۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۹

در سامرا خشکسالی آمده بود و مردم از نقی(♂) خواستند که از الله طلب باران کند. حضرت که دیده بودند خشکسالی خیلی شدید است ، به داخل مسجد شهر رفتند و درب مسجد را برای 1 ماه بستند و تمام مدت به دعا مشغول شدند. الله تصور کرد که حتماً خشکسالی در سامرا خیلی باید شدید باشد که نقی چنین میکند لذا برای مدت 1 ماه بدون وقفه باران به سامرا فرستاد که متاسفانه موجب بروز سیلی بمراتب شدیدتر از دوران نوح شد و تمام مردم شهر غرق شدند. حضرت که -به لطف الله از این واقعه جان سالم بدر بردند- دچار دوگانگی ارزشی شده بودند و تا آخر عمر هر 3 ثانیه یکبار میگفتند: قاعدتاً نباید اینطور میشد.

داستانهای هزار و یک نق - ابوالبول بولانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر