۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۱۷

روزی شخصی به خدمت امام نقی رسید و از امام پرسید: آیا بهشت و جهنم وجود دارد؟
+بله
-پس چرا من نمیتوانم ببینمشان؟
+ای ابله، پس از مرگ میتوانی آنها را ببینی
-ای امام حمام! من در جنگ نقروان با شمشیر دشمن به دو قسمت مساوی تقسیم شدم و مردم. ولی هنوز نتوانستم بهشت و جهنم را ببینم
+آیا راست میگویی؟
آن شخص هم لباسش را بالا زد تا امام جای شمشیر دشمن را بر بدنش ببیند
-نکند بهشت و جهنمی وجود ندارد و ما را مچل کردی!؟
+امام لبخندی بر لبش نقش بست و بعد از نگاه به دوربین فرمود: قاعدتا نباید اینطوری میشد و همانجا غش کرد

از سری احادیث نباید اینطوری میشد چه بهتر که آنطوری میشد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر